تا زماني كه قانونگذار، دولت، قوه قضاييه و هر نهاد بيربط و باربط ديگري به كسبوكاري گير نداده، كسبوكارها بهتر است كار خودشان را بكنند. در جايي كه قانون وجود ندارد يا قانون روشها را مشخص نكرده براي شرايط غيرشفاف، بهترين كار، انجام كار است تا زماني كه كسي بخواهد گير بدهد.
آن وقت بايد رفت صحبت كرد. ماجراي پيپينگ فرق ميكند. كسي فيلم غيرمجاز فروخته، پيدا شده، به او گير ندادند. ديدند كه از پيپينگ هم استفاده كرده است؛ پس گير دادند به پيپينگ. زمان ميبرد اين ماجرا اما مسئله حل ميشود. ميتينگ و كمپين نياز ندارد.
اسفند دو سال پيش تعدادي از سرويسدهندهها را بستند. آن ماجرا فرق ميكرد. جريان بود. يك جريان مثبت رسانهاي راه افتاد كه نتيجهاش شد صحبت و تعامل. اتفاقهاي خوبي هم افتاد. طول ميكشد به نتيجه برسد. اين يك مسير ديگر است و اتفاقا اين كمتر از ۱۰۰ نفري كه در فضاي گنگ استارتاپهاي فينتك ايران فعاليت ميكنند، در مسير درست قرار دارند.
بدترين كار روحيه هياهوگري است. داريم درباره كسبوكار صحبت ميكنيم نه جنجال و ياركشي. در اين مورد خاص فتا دستور مسدودي داده. دوستان پيپينگ بايد بروند بنشينند آنجا. نامه بزنند خيلي محترمانه به بانك مركزي. مورد خودشان را حل كنند. الان هيچ جريان خاصي جديدي عليه استارتاپها شكل نگرفته است.
بدترين كار حساسكردن آدمهاست. اگر ميخواهيد كاري انجام دهيد بيسروصدا انجام دهيد. به موقع صدايش درميآيد؛ مثل اسنپ و تپ30. الان كسبوكارهاي فينتك در ايران هنوز به جايي نرسيدهاند كه فيلتركردن آنها هزينه داشته باشد. منتها فيلتركردن اسنپ و خصوصا تپ30 هزينه دارد.
ما در ايران فعاليت ميكنيم نه در هاب فينتك جهان، لندن، يا در مهد فناوري نرمافزار دنيا، سيليكونولي يا حتي شنژن چين كه مهد سختافزار است. هر كمپين و هايوهوي فقط و فقط آسيب ميزند. كساني كه در فضاي كسبوكار فعاليت ميكنند اهداف روشن اقتصادي دارند. مراقب باشيم كه برخي به دليل شرايط ناراحتكنندهاي كه برايمان پيش ميآيد، پوست موز زيرپاي ما نگذارند.
كساني در ايران با امضاكردن سفته قبول مسئوليت كردند كه بانك سامان اولين تراكنشهاي روي اينترنت را در ايران انجام دهد. هيچ كس حتي در بانك مسئوليت اين كار را قبول نكرده بود. يك فرد و يك شركت سفتهها را امضا كرد. اولين تراكنش با سلام و صلوات زده شد. تا چند سال اول كه شركتهاي پرداخت شكل گرفته بودند سر كوچكترين خطايي مربوط به كاربران، سرويس را ميبستند. شوخي نداشتند. كسي سرويس را درك نميكرد. الان ديگر كسي باور نميكند كه يك پياسپي را به خاطر استفاده غيرقانوني يك فرد ببندند.
تجربه پيپينگ به ما ميآموزد صبر و پيگيري پيوسته مهمترين كاري است كه در مواقع بحراني بايد انجام داد. صحبت با دولت وقتي زمان آن فرانرسيده و هر حركت اعتراضي يعني مرگ كسبوكارهايي كه هنوز شكل نگرفتهاند.
منبع : هفتهنامهشنبه