جمعه ۲۱ شهریور ۰۴

چرا كار تيمي؟

فينتك - سرمايه‌گذاري

چرا كار تيمي؟

۱۰۷ بازديد

سايت Quora با آدرس quora.com يك وب‌سايت پرسش و پاسخ است. سايتي كه در آن مردم سوالاتشان را مي‌پرسند و از طريق كاربران سايت پاسخ مي‌گيرند. شركت Quora كه درواقع پشتيباني سايت را بر عهده دارد، سال ۲۰۰۹ در كاليفرنيا شروع به كار و يك سال بعد سايت را راه‌اندازي كرد. متني كه در ادامه مي‌آيد تجربه مستقيم يكي از مهندسان اين شركت نرم‌افزاري، به نام ادموند لائو، در مورد تيم كاري است.

همكاري به‌عنوان عضوي از تيم، در ميزان كيفيت خروجي‌ها، افزايش انگيزه و ماندگاري كاركنان در شغل، تاثير زيادي دارد. تجربه حرفه‌اي من در مورد كار تيمي پروژه‌هاي مهندسي نرم‌افزار است اما بيشتر آموزه‌هايي كه در اين تجربه وجود دارد تنها به مهندسي نرم‌افزار محدود نمي‌شود.

از نظر كارايي، عبارت قديمي Man-month شروع افسانه‌اي است كه فردريك بروكس آن را مطرح مي‌كند: منظور از يكman-month  يا person-month ميزان كاري است كه يك نفر مي‌تواند در طول يك ماه انجام دهد. بروكس مي‌گويد در مهندسي نرم‌افزار، عقيده بر اين است كه پروژه‌هايي را كه براي اتمام به يك سال زمان نياز دارند، مي‌شود با اضافه كردن تعداد مهندسان بيش‌تر (۱۲ نفر مهندس) يك‌ماهه تمام كرد.

بر اين اساس تعداد زيادي از مديران نرم‌افزاري وقتي با كمبود زمان در پروژه‌هايشان روبرو مي‌شدند، با اضافه كردن افراد بيشتر به تيم مشكل را حل مي‌كردند. اما اين طرز فكر دردسر تازه‌اي براي مديران ايجاد مي‌كرد. درواقع با اضافه شدن هر فرد جديد به پروژه، هماهنگي ارتباطات در تيم دشوار مي‌شد و درنهايت، زمان كلي پروژه با افزايش اعضا كاهش نمي‌يافت!

طبق قانون بروكس «اضافه كردن نيروي انساني بيشتر به يك پروژه عقب‌افتاده نرم‌افزاري، زمان پروژه را بيشتر به تعويق مي‌اندازد.» به همين علت بعضي از مديران براي افزايش كارايي و كاهش مخارج هماهنگي در ارتباطات تيمي، براي پروژه‌ها به شكل انفرادي نيرو جذب مي‌كنند. حتي بعضي از شركت‌ها مانند گوگل، مالكيت فردي پروژه را در فرايند ارتقاي نيروي انساني لحاظ مي‌كنند، يعني اينكه مهندسان بايد پروژه‌هايشان را به‌صورت فردي تعريف و اولويت‌بندي كنند تا براي ارتقا شانس داشته باشند. اما واقعيت اين است كه كيفيت خروجي و ماندگاري طولاني افراد در كار تيمي، بر عوارض و ريسك كار انفرادي مي‌چربد:

به‌تنهايي كار كردن دريافت بازخورد سريع و مداوم را سخت‌تر مي‌كند. بنابراين كيفيت خروجي كم مي‌شود. يك چرخه بازخورد خوب براي رسيدن به بهره‌وري در جريان كار حياتي است و هرچه شما زودتر از كارتان بازخورد بگيريد سريع‌تر متوجه اشتباه خود مي‌شويد و زودتر مسيرتان را عوض مي‌كنيد.

در عمل اين اتفاق خود را در كدنويسي نرم‌افزار نشان مي‌دهد. براي كسي كه از محتواي پروژه شما آگاه است، يعني هم‌تيمي‌تان، نسبت به كسي كه در پروژه ديگري فعال است، تصحيح خطاي پروژه شما آسان‌تر است. براين فيتزبريك و بن كلاين سوسمن براي اين رويداد تعبير «برنامه‌نويسي يك ورزش تيمي است» را به كار مي‌برند.

 به‌تنهايي كار كردن ميزان يادگيري را كاهش مي‌دهد

اين اتفاق به دو دليل رخ مي‌دهد؛ يكي اينكه افراد كم‌تري با عقايد مشترك و مشابه با شما كارتان را به چالش مي‌كشند و دوم به اين علت كه هر پروژه انفرادي به زمان بيشتري براي اتمام نياز دارد. هر نفر در طول مدت‌زمان كاري خود بر روي پروژه‌هاي كم‌تري فعاليت مي‌كند.

 تيم كاري فاكتور اتوبوسي پروژه را افزايش مي‌دهد

منظور از فاكتور اتوبوسي، تعداد اعضايي از تيم است كه تا قبل از توقف كامل پروژه با اتوبوس تصادف مي‌كنند! (منظور تعداد اعضايي است كه دچار ريسك مي‌شوند، شركت را ترك مي‌كنند، خانم‌هايي كه به مرخصي زايمان مي‌روند و...) افزايش فاكتور اتوبوسي ريسك توقف كامل پروژه را پايين مي‌آورد.

چون با اينكه ممكن است عده‌اي از افراد تا انتهاي پروژه شركت را ترك كنند اما بقيه هنوز سر كارشان هستند و از طرفي ترك عده‌اي از هم‌تيمي‌هايي كه به دليل فاكتور اتوبوسي از گروه جدا شده‌اند، از ايجاد تنش بيشتر در تيم كم مي‌كند. به‌علاوه همكاري تيمي از ابهام‌هاي شخصي جلوگيري مي‌كند و افراد تيم را مجبور مي‌كند تا دانششان را در تيم پراكنده كنند و كارها را به شكلي انجام دهند تا ديگران هم در صورت نياز از اطلاعاتشان استفاده كنند.

 كار در تيم حس جمعي را بالا مي‌برد

نيروي جمعي نيرويي به‌شدت قدرتمند است. به‌ويژه وقتي اعضا با افرادي كار كنند كه برايشان حسابي مهم‌اند و نمي‌خواهند جلويشان كم بياورند! در چنين مواقعي اين نيرو بيشتر بر افراد تيم تاثيرگذار است. اين انگيزه به افراد كمك مي‌كند ناكامي روزهايي كه كيفشان كوك نيست را با اين انرژي تازه جبران كنند. كندي حركت در پروژه‌هاي فردي انگيزه كاركنان را كم مي‌كند. برآورد زماني پروژه دشوار است.

در پروژه‌هاي تك‌نفره يك توقف كوتاه مي‌تواند كل پروژه را بخواباند. درست شبيه يك مغازه خواروبارفروشي كه تنها با وجود يك خط كنترل كار مي‌كند. بنابراين در صورتي كه يك مشتري دردسرساز سر راه سبز شود و يا اعلام نيازمندي يك جنس از قلم بيفتد، ممكن است كل فرايند فروش موقتا از كار بيفتد. خوبي كار تيمي اين است كه با وجود حداقل يك نفر همكار در پروژه فرصت جبران چنين مواقع بحراني هست.

سايتي كه در آن مردم سوالاتشان را مي‌پرسند و از طريق كاربران سايت پاسخ مي‌گيرند. شركت Quora كه درواقع پشتيباني سايت را بر عهده دارد، سال ۲۰۰۹ در كاليفرنيا شروع به كار و يك سال بعد سايت را راه‌اندازي كرد.

متني كه در ادامه مي‌آيد تجربه مستقيم يكي از مهندسان اين شركت نرم‌افزاري، به نام ادموند لائو، در مورد تيم كاري است. همكاري به‌عنوان عضوي از تيم، در ميزان كيفيت خروجي‌ها، افزايش انگيزه و ماندگاري كاركنان در شغل، تاثير زيادي دارد. تجربه حرفه‌اي من در مورد كار تيمي پروژه‌هاي مهندسي نرم‌افزار است اما بيشتر آموزه‌هايي كه در اين تجربه وجود دارد تنها به مهندسي نرم‌افزار محدود نمي‌شود.

از نظر كارايي، عبارت قديمي Man-month شروع افسانه‌اي است كه فردريك بروكس آن را مطرح مي‌كند: منظور از يكman-month  يا person-month ميزان كاري است كه يك نفر مي‌تواند در طول يك ماه انجام دهد. بروكس مي‌گويد در مهندسي نرم‌افزار، عقيده بر اين است كه پروژه‌هايي را كه براي اتمام به يك سال زمان نياز دارند، مي‌شود با اضافه كردن تعداد مهندسان بيش‌تر (۱۲ نفر مهندس) يك‌ماهه تمام كرد.

بر اين اساس تعداد زيادي از مديران نرم‌افزاري وقتي با كمبود زمان در پروژه‌هايشان روبرو مي‌شدند، با اضافه كردن افراد بيشتر به تيم مشكل را حل مي‌كردند. اما اين طرز فكر دردسر تازه‌اي براي مديران ايجاد مي‌كرد. درواقع با اضافه شدن هر فرد جديد به پروژه، هماهنگي ارتباطات در تيم دشوار مي‌شد و درنهايت، زمان كلي پروژه با افزايش اعضا كاهش نمي‌يافت!

طبق قانون بروكس «اضافه كردن نيروي انساني بيشتر به يك پروژه عقب‌افتاده نرم‌افزاري، زمان پروژه را بيشتر به تعويق مي‌اندازد.» به همين علت بعضي از مديران براي افزايش كارايي و كاهش مخارج هماهنگي در ارتباطات تيمي، براي پروژه‌ها به شكل انفرادي نيرو جذب مي‌كنند. حتي بعضي از شركت‌ها مانند گوگل، مالكيت فردي پروژه را در فرايند ارتقاي نيروي انساني لحاظ مي‌كنند، يعني اينكه مهندسان بايد پروژه‌هايشان را به‌صورت فردي تعريف و اولويت‌بندي كنند تا براي ارتقا شانس داشته باشند. اما واقعيت اين است كه كيفيت خروجي و ماندگاري طولاني افراد در كار تيمي، بر عوارض و ريسك كار انفرادي مي‌چربد:

به‌تنهايي كار كردن دريافت بازخورد سريع و مداوم را سخت‌تر مي‌كند. بنابراين كيفيت خروجي كم مي‌شود. يك چرخه بازخورد خوب براي رسيدن به بهره‌وري در جريان كار حياتي است و هرچه شما زودتر از كارتان بازخورد بگيريد سريع‌تر متوجه اشتباه خود مي‌شويد و زودتر مسيرتان را عوض مي‌كنيد.

در عمل اين اتفاق خود را در كدنويسي نرم‌افزار نشان مي‌دهد. براي كسي كه از محتواي پروژه شما آگاه است، يعني هم‌تيمي‌تان، نسبت به كسي كه در پروژه ديگري فعال است، تصحيح خطاي پروژه شما آسان‌تر است. براين فيتزبريك و بن كلاين سوسمن براي اين رويداد تعبير «برنامه‌نويسي يك ورزش تيمي است» را به كار مي‌برند.

 به‌تنهايي كار كردن ميزان يادگيري را كاهش مي‌دهد

اين اتفاق به دو دليل رخ مي‌دهد؛ يكي اينكه افراد كم‌تري با عقايد مشترك و مشابه با شما كارتان را به چالش مي‌كشند و دوم به اين علت كه هر پروژه انفرادي به زمان بيشتري براي اتمام نياز دارد. هر نفر در طول مدت‌زمان كاري خود بر روي پروژه‌هاي كم‌تري فعاليت مي‌كند.

 تيم كاري فاكتور اتوبوسي پروژه را افزايش مي‌دهد

منظور از فاكتور اتوبوسي، تعداد اعضايي از تيم است كه تا قبل از توقف كامل پروژه با اتوبوس تصادف مي‌كنند! (منظور تعداد اعضايي است كه دچار ريسك مي‌شوند، شركت را ترك مي‌كنند، خانم‌هايي كه به مرخصي زايمان مي‌روند و...) افزايش فاكتور اتوبوسي ريسك توقف كامل پروژه را پايين مي‌آورد.

چون با اينكه ممكن است عده‌اي از افراد تا انتهاي پروژه شركت را ترك كنند اما بقيه هنوز سر كارشان هستند و از طرفي ترك عده‌اي از هم‌تيمي‌هايي كه به دليل فاكتور اتوبوسي از گروه جدا شده‌اند، از ايجاد تنش بيشتر در تيم كم مي‌كند. به‌علاوه همكاري تيمي از ابهام‌هاي شخصي جلوگيري مي‌كند و افراد تيم را مجبور مي‌كند تا دانششان را در تيم پراكنده كنند و كارها را به شكلي انجام دهند تا ديگران هم در صورت نياز از اطلاعاتشان استفاده كنند.

 كار در تيم حس جمعي را بالا مي‌برد

نيروي جمعي نيرويي به‌شدت قدرتمند است. به‌ويژه وقتي اعضا با افرادي كار كنند كه برايشان حسابي مهم‌اند و نمي‌خواهند جلويشان كم بياورند! در چنين مواقعي اين نيرو بيشتر بر افراد تيم تاثيرگذار است. اين انگيزه به افراد كمك مي‌كند ناكامي روزهايي كه كيفشان كوك نيست را با اين انرژي تازه جبران كنند. كندي حركت در پروژه‌هاي فردي انگيزه كاركنان را كم مي‌كند. برآورد زماني پروژه دشوار است.

در پروژه‌هاي تك‌نفره يك توقف كوتاه مي‌تواند كل پروژه را بخواباند. درست شبيه يك مغازه خواروبارفروشي كه تنها با وجود يك خط كنترل كار مي‌كند. بنابراين در صورتي كه يك مشتري دردسرساز سر راه سبز شود و يا اعلام نيازمندي يك جنس از قلم بيفتد، ممكن است كل فرايند فروش موقتا از كار بيفتد. خوبي كار تيمي اين است كه با وجود حداقل يك نفر همكار در پروژه فرصت جبران چنين مواقع بحراني هست.

 منبع : رسانه اكوسيستم

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.